"احد عظیم زاده" مولتی میلیارد ایرانی از زندگی اش می گوید
من احد عظیمزاده هستم. در 10 آذر 1336 در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم.
امکانات مالیمان اجازه نمیداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا 13 سالگی روزها قالی میبافتم و شبها درس میخواندم. چارهای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمیداد.
خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال 2بار بیشتر نمیتوانستیم برنج بخوریم. یک بار روز 21 ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.
کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالیهای کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا 2هزار تومان) سود میکردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختیها را آسان میکرد. در سالگی توانستم 20 هزار تومان پسانداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اینکه مجبور به ترک تحصیل شدم.
غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض میکند) یتیم هیچکس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانهاش میرود دستی به سر و روی بچهاش میکشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شبها، شبهای جمعه پاهایش را در بغل میگیرد و به انتظار مینشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد.
در این فکر بودم که سرمایهام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. میخواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او 20 هزار تومان قرض کردم و 60 هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایهام شد 100 هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماهها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا 2 سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمیدادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.
اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالنها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس میروند. ویزای 15 روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.
زبان هم نمیدانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمیشد و
کیفیت تولید فرش و رنگبندیها هم مناسب نبود. چای و قهوهام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم.
به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با 10 درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسکپذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.
شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور میکنید یا نه؟ در اولین معامله 6.5 میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه 100 هزار تومانی من که 80 هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجارهای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم. کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم. بسیار سفر کردم و ایدههای جدید دادم. از موزههای فرش کشورها بازدید میکردم و از طرحها اقتباس یا از آنها عکس میگرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرحها، ایدههای نو بیرون میدادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم.
اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچگاه نداشتهام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک میگذاشت.
اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که میخواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار میایستد، با احترام میایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسکپذیری خودم است. بسیار ریسک میکنم،بسیار.
کمی بعد در بازدید از هتلهای معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون 0 میلیارد تومان در این پروژه سرمایهگذاری کردهام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.
سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای عیار است. این هتل 340 واحد مسی در 25 طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، 34 طبقه هتل، 7 رستوران روی دریاچه، 10 هزار متر شهر آبی، 70 هزار متر زمین آمفیتئاتر، 90 هزار متر زمین گلف و 2 باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسویها 9 میلیون دلار (9 میلیارد تومان) است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایهگذاری کردهام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایهگذاری یا ذخیره نکردهام
میپرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا نمیکند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل 600 نفر به طور مستقیم کار میکنند.
من 2 بار برنده تندیس الماس بزرگترین بیزینسمن جهان شدم و بزرگترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما میدانید بزرگترین افتخار من چیست؟
یتیمنوازی. افتخار میکنم 2 سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار میکنم جزو 100 کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغاایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هماکنون 1070 بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال 100 بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کردهام وقتی مردم تا 10 سال بعد از عمرم هر سال 100 بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیمها را از محل ارثم بپردازند. بعد از 10 سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه میدهند. سفره که میاندازیم برای یتیمها و میآیند و غذا میخورند، کیف میکنم. گریه میکنم و حال میکنم.
در یک مراسمی بچهها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی میخواست. در این میان دختربچهای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم 50 میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی 100 میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت.
یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.
پول را برای چه میخواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.
ما وسیله هستیم. باید بخشید و بیمنت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است.
سعید سعادت
مقدمه:
امروزه فنآوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای برنامهریزی و توسعه کشورها مورد توجه برنامه ریزان و دولتمردان و ت گذاران قرار گرفته است. فناوری اطلاعات و ارتباطات علاوه بر توسعه و ارتقای منابع انسانی، تاثیرات چشم گیری در روابط اجتماعی و اقتصادی به عهده داشته است. از آنجایی که رشد و توسعه اقتصادی کشورها بستگی زیادی به میزان فعالیت های کارآفرینان دارد ، لذا مصاحبهای با یک کارآفرین it ترتیب داده ایم، به امید آنگه کامی در جهت رشد و توسعه it در جامعه و شفاف شدن نقش کارآفرینان در این زمینه برداشته باشیم.
سعید سعادت متولد 1332 شهرستان قم می باشد. وی تحصیلات خود را در رشته متالورژی دانشگاه صنعتی شریف در سال 1355 به اتمام رساند. از مهم ترین فعالیت های آموزشی it وی تاکنون چاپ بیش از 600 عنوان کتاب در 30 شاخه مدیریت ، برنامه ریزی ارتباطات ، آموزش های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات در زیر مجموعه های سخت افزار و نرم افزار ، شبکه ، گرافیک رایانه ای و ict کودک و نوجوان و icdl می باشد.
کارکردن را از چه سنی شروع کردید؟
در دوران دبیرستان به دلیل علاقه بسیار زیادی که به دروس ریاضی داشتم و بسیار هم موفق بودم ، معمولا به دانش آموزانی که در این دروس ضعیف بودند کمک کرده و به آنها درس می دادم. در بین بچه هایی که به آنها درس می دادم دانش آموزی بود که 9 تا تجدید از دروس اصلی و از جمله دروس ریاضی آورده بود . با برنامه ریزی و کمک هایی که به او کردم با نمرات خوبی قبول شد و باعث تعجب خانواده و دوستان خود شد. از همان زمان متوجه توانایی خودم در کار تدریس و آموزش شدم و اینکار را به طور جدی تر دنبال کردم تا جائیکه به عنوان مدرس مجرب و توانمندی شهرت پیدا کردم . تقریبا از همان زمان ها به بعد تدریس به عنوان یک فعالیت اقتصادی که به آن علاقه بسیار زیادی هم داشتم ، وارد زندگی من شد و قسمت مهمی از وقت من علاوه بر تحصیل صرف مطالعه و تدریس شد.
تدریس را در دوره دانشگاه نیز ادامه دادید؟
بله اما در دوره دانشگاه بیشتر متقاضیان ، داوطلبان کنکور و به خصوص در زمینه فعالیت کاری من داوطلبان کنکور برق و مکانیک بودند ، از طرف دیگر علاوه بر تدریس به کار تالیف و ترجمه کتاب هم مشغول شده بودم و در سالهای آخر دانشگاه اولین کتاب حساب دیفرانسیل و انتگرال را برای داوطلبان کنکور تالیف کردم. به این ترتیب می توان گفت که از آن زمان تا به حال بیش از 30 سال در زمینه آموزش به فعالیت مشغول بوده ام. در طی این سالها آموزش و تحلیل نقاط قوت و ضعف آموزش در ایران یکی از مهم ترین دغدغه های من بوده است و تقریبا روزی را سراغ ندارم که بدون تفکر و دل نگرانی در زمینه آموزش گذرانیده باشم.
چه عاملی باعث شد که اقدام به تاسیس آموزشگاه علمی بنمایید؟
همانطور که گفتم عشق به تدریس و آموزش و شناخت توانایی هایم در این زمینه ، مرا بیش از پیش به امر آموزش علاقه مند می کرد. با افزایش تعداد متقاضیان آموزش و داوطلبان تحصیل در دانشگاه ها ، نمی توانستم جوابگوی بسیاری از متقاضیان و داوطلبان باشم ، لذا به این فکر افتادم که موسسه آموزشی داشته باشم که هم بتوانم به فعالیت های آموزشی خودم بپردازم و هم نیاز و حجم درخواست های داوطلبان را پاسخگو باشم ، به این ترتیب کار را با راه اندازی آموزشگاه کنکور برای دوره های فوق دیپلم به لیسانس ، که در آن زمان متقاضیان فراوانی هم داشت ، شروع کردم و نتایج بسیار بهتری از تجارب آموزشی خودم به دست آوردم . کار در حجم وسیع تر تجربیات بهتری در زمینه آموزش نصیب من می کرد و شناخت بیشتری از نیاز های متقاضیان و داوطلبان فراهم می کرد. با افزایش حجم تدریس و کلاسها نیاز های بیشتری احساس می شد وکم کم کار توسعه می یافت. کار ساده ای نبود ولی علاقه فراوان من به توسعه آموزش باعث می شد که در شناخت نیاز ها و تحلیل مشکلات مرتبط با آن فعالیت کرده و زمینه های توسعه کار را فراهم کنم. هرگز فراموش نمی کنم که گاه برای حل یک مسئله پیچیده ریاضی ، روزها وقت می گذاشتم تا بتوانم آنرا با راه حلی که خودم می خواستم حل کنم و تا خودم به جواب درست نمی رسیدم دست بردار نبودم و به این سادگی ها کنار نمی کشیدم. و با رسیدن به جواب درست احساس رضایت وصف نشدنی تمام وجودم را فرا می گرفت و خستگی را از تنم بیرون می کرد.
سرمایه اولیه این کار را چه گونه فراهم کردید؟
شراکت برای تاسیس آموزشگاه را با یکی از دوستان دوران دانشگاهی که در رشته برق و الکترونیک درس می خواند شروع کردم و بخش عمده ای از سرمایه اولیه را خودمان با پول هایی که از تدریس به دست می آوردیم فراهم کردیم. در ابتدای فعالیت و شروع کارمان در موسسه هر دو ما ، حدود 10 تا 12 ساعت تدریس می کردیم. اشتراک عقیده و روحیات مشترکی که داشتیم باعث می شد خیلی زودتر به خواسته هایمان برسیم ، و تا جایی که به خاطر می آورم هرگز اتفاقی نیافتاده است که باعث کمرنگ شدن این ارتباط دوستانه شود. این ارتباط تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است. با همراهی یکدیگر زمینه ای فراهم شد تا در مدت زمان کوتاهی به دلیل افزایش تعداد متقاضیان و داوطلبان از مدرسین دیگر استفاده کنیم و کار وفعالیت خودمان را توسعه دهیم. با عوض شدن مدل کار و توسعه فعالیت ها ایده های جدید تری به ذهنمان می رسید که استفاده از این ایده ها نیز به توسعه کار کمک می کرد. خودمان هم گاهی باورمان نمی شد که به این سرعت موفق شویم ، ولی به هر حال توجه به کیفیت آموزش و نیاز داوطلبان و سعی و تلاش بی وقفه باعث می شد که در کار موفق تر باشیم.
با توجه به اینکه این مرکز ( مجتمع فنی ) را به عنوان یک مرکز آموزشی در زمینه کامپیوتر میشناسند، چگونه فعالیتهای خود را در این زمینه شروع کردید؟
کار تکراری و یکنواخت من را خسته می کند ، با وجود اینکه در زمینه آموزشی و فرهنگی فعالیت می کردم ، اما نمی توانستم همیشه فعالیتی یکنواخت داشته باشم ، لذا تصمیم گرفتیم که آموزش در زمینه برق و الکترونیک و تعمیر رادیو و تلویزیون را به آموزش هایمان اضافه کنیم و به همین انگیزه برای اولین بار لابراتوارهایی که مجهز به وسایلی برای آموزش های عملی در این زمینه بود را راه اندازی کردیم ، چون به این باور رسیده بودیم که دانش آموزان و داوطلبان باید در محیطی واقعی مهارت های مورد نیاز و مربوطه را فرا بگیرند. برای این کار هم در آن زمان هزینه های فراوانی کردیم و حتی برخی اوقات ناچار شدیم از دیگران قرض بگیریم ، که البته به دلیل حسن اعتبار و شهرت در کار این کار عملی شد. فراموش نمی کنم که با این کارها و به دلیل جوان بودن و نوآوری در شیوه آموزش هایمان عده ای از رقبا اعتقاد داشتند که " ما جرقه هایی هستیم که به زودی روبه خاموشی خواهیم رفت" . که البته این گونه نشد و بسیار هم موفق شدیم و در آن زمان هیچ موسسه ای کار با این شیوه و این کیفیت را انجام نمی داد. خود این مسئله باعث رونق گرفتن بیشتر فعالیت های آموزشی ما شد. این موفقیت علاوه بر دلگرمی بیشتر ما در فعالیت های آموزشی ، درس های فراوانی به ما داد. ما در زمینه مسائل آموزشی و توسعه کارمان سعی می کردیم نیاز جامعه را در نظر بگیریم ، هر چند که این کار به راحتی انجام نمی شد ، اما چون تنها مسائل مالی برایمان مطرح نبود و در کنار آن مسائل و نیاز جامعه و رسیدن به اهداف آموزشی برایمان در اولویت قرار داشت توجه ما را به این موضوع جلب کرد که آموزش کامپیوتر، که البته در آن زمان به پیچیدگی و وسعت امروز نبود ، از نیاز های جامعه است و می تواند در آینده نه چندان دور پاسخ گوی نیاز های بسیاری از افراد باشد. نو بودن این رشته و علاقه ما به فعالیت در این زمینه باعث شد که آموزش و فعالیت های آموزشی در این زمینه را توسعه دهیم و برای اولین بار در همین زمینه کتاب ms-dos را به صورت کتاب ترکیبی با کتاب کار منتشر کردیم. این کتاب حدود 2 میلیون نسخه فروش داشت ، که نشان دهنده نیاز و علاقه جامعه بود. انتخاب عنوان کتاب و ترکیب مطالب آموزشی با کتاب کار هم از نظر موضوع و هم از نظر سبک کار و روش آموزش روش نو و تازه ای بود. و ما که از ابتدا توجه به مشتریان و نیاز آنها را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم برنامه ریزی های وسیع تری را در این زمینه انجام دادیم. من که در ابتدا کار را با فعالیت های فردی شروع کرده بودم ، با توسعه فعالیت های آموزشی و کاری ، تصمیم گیری های لازم را در هیئت مدیره مطرح می کردم و با ایده ها و نظرات جمعی برنامه های آموزشی و فعالیت های مرتبط با آن را توسعه دادیم. به اعتقاد من اگر سازمان را به یک کشتی و مدیر سازمان را به ناخدا تشبیه کنیم ، این ناخدای کشتی است که افراد را در مسیر درست هدایت می کند و اگر حتی فردی از خدمه این کشتی کار را به درستی انجام ندهد باز این ناخدا است که می تواند کشتی را به مقصد درست هدایت کند. به همین علت ما نیز توانستیم با انتخاب نیروها و هدف گذاری های درستی که داشتیم ، افراد کارشناس ومتخصص در زمینه های مختلف و با تخصص های مورد نیاز را جذب کنیم ، که همگی آنها با عشق و گذشت و فداکاری برای رسید به اهداف آموزشی مجموعه را یاری می کنند.
ملاک های شما در انتخاب این نیروها چه بوده است؟
ما همواره سعی کرده ایم نیرو هایی را به همکاری دعوت کنیم که اهداف و انگیزهای کاری مشابهی را دنبال کنند و تنها منافع مادی برای آنها مطرح نباشد ، هر چند که مسائل مالی رکن مهمی در فعالیت های فردی و اجتماعی می باشد ولی تا فردی به جز انگیزه های مالی ، انگیزه ها و روحیات دیگری برای فعالیت های آموزشی نداشته باشد موفقیت در این زمینه فراهم نخواهد شد. یکی از عوامل موثر در موفقیت فعالیت ما استفاده از نیروها و افرادی است که به جز انگیزه های مالی مسائل بالاتر و مهم تری دغدغه زندگی آنها است و تنها به مادیات فکر نمی کنند. استفاده از نیروهای خلاق و خوش فکر با انگیزه های بالا و دارا بودن روحیه کاری در زمینه های آموزشی از جمله مسائلی بوده است که ما در مسیر توسعه فعالیت های خودمان به آن توجه کرده ایم.
ازدواج و تشکیل خانواده چه نقشی در فعالیت های شما داشت؟
به دلیل اینکه من فعالیت های کاری خود را خیلی قبل تر از ازدواج شروع کردم ، تشکیل خانواده تاثیر خاصی در نوع فعالیت من نداشت. در واقع انگیزه اولیه برای فعالیت در زمینه آموزش و کار در این مورد قبل از ازدواج به وجود آمده بود. البته من همواره سعی کرده و می کنم که فعالیت های کاری من تاثیر نامطلوبی بر روابط اجتماعی و به خصوص مسائل خانوادگی من نگذارد و از همسر خودم به خاطر صبر و تحمل مشکلات و نارسایی های احتمالی که ممکن است به واسطه کار به وجود آمده باشد ممنون هستم ، ولی یادآوری می کنم که سعی من همواره این بوده که مسائل کاری تاثیری بر روابط خانوادگی ام نداشته باشد.
چه عواملی باعث ثبات دوستی وشراکت شما در این مدت زمان طولانی شد؟
من و همکارم پیش از شروع و توسعه فعالیت های کاری و آموزشی با هم دوست بودیم و با وجود اینکه در دو رشته مختلف تحصیل می کردیم ، هم فکری و عقاید و روحیات مشترک ، هم در شکل گیری ارتباط و هم در دوام آن موثر بود. این دوستی و ارتباط به دلیل کار و مسائل مرتبط با آن به وجود نیامده بود اما نقش مهمی در به وجود آمدن زمینه فعالیت های کاری و آموزشی و توسعه آن به عهده داشت.
چه عواملی باعث توسعه و رونق فعالیت شما در زمینه آموزش کامپیوتر در کشور شد؟
نو بودن موضوع و توجه ما به روش های استاندارد آموزش در این زمینه و در نظر گرفتن نیاز متقاضیان آموزش در این زمینه باعث شد که در برنامه ریزی ها و جهت گیری هایمان توجه بیشتری به مشتریان و نیاز آنها بکنیم. از طرف دیگر برقراری ارتباط موثر با نهادهای آموزشی مطرح کشور و حسن شهرت در پاسخ گویی به نیاز های آموزشی آنها باعث می شد که به عنوان یکی از پیش رو های آموزش در این زمینه مطرح باشیم. توجه به استاندارد های آموزشی ودوره های بین المللی رسمی آموزش کامپیوتر و فن آوری اطلاعات و ارتباطات و فعالیت در این زمینه نیز از عوامل موفقیت در این زمینه بود. ما برای اولین بار در ایران با همکاری کارشناسان و همکاران صاحب نظر در زمینه فن آوری اطلاعات و ارتباطات موفق شدیم تا نقشه راه یک فرد در مسیر برنامه ریزی و تحصیل در علوم مختلف کامپیوتری را ترسیم کنیم. سعی ما همواره توسعه کیفی و رعایت استاندارد های بین المللی در آموزش و توسعه فعالیت ها در این زمینه بوده است.
چه مشکلات و یا فراز و نشیب هایی در مسیر کاری داشتید؟
با وجود مشکلات و فراز و نشیب در شروع و راه اندازی و توسعه هر کاری ، راههای پر فراز و نشیب زیادی نداشتیم ، هر چند که در مواقعی به خصوص برای توسعه آموزش ها و مراکزمان نیاز به ریسک برای ما ضروری بود ، اما برای رسیدن به موفقیت خیلی تلاش کردیم و در طولانی مدت به آن رسیدیم ، چون سرمایه گذاری و فعالیت در زمینه مسائل آموزشی و فرهنگی در دراز مدت به جواب می رسد. درک این موضوع باعث می شود تا در برنامه ریزی و توسعه کار صبر وشکیبایی به خرج دهیم و انتظار معجزه نداشته باشیم. شناخت درست هدف و برنامه ریزی و هدف گذاری صحیح از عواملی است که باعث می شود مشکلات و فراز و نشیب های مسیر کار کمتر شده و یا از میان برداشته شود. توجه به به کیفیت آموزش و حفظ آن در مسیر توسعه فعالیت های آموزشی باعث شده است که من کیفیت را به عنوان اصل مهم در موفقیت و حل مشکلات و مسائل مسیر کار سر لوحه کار ها قرار دهم. از آغاز فعالیت در زمینه آموزش روزی را سراغ ندارم که در ساعات کاری به جز آموزش و توسعه آن به فکر دیگری باشم و در معمولا بیشترین وقت من در زمان کار ، حتی حالا که کار توسعه پیدا کرده است ، صرف توجه به کار و بالابردن کیفیت آن می شود.
اکنون چه ایده های دیگری را می خواهید دنبال کنید؟
با توجه به مشکلاتی که جوانان ما در زمینه اشتغال دارند ، ما به آموزش های بین المللی رو آورده ایم و معتقدیم که باید جوانان در آموزش ها گواهینامه بین المللی داشته باشند و شرایط خود شان را با سایر کشورها در سطح بینالمللی هماهنگ کنند. جهانی شدن و از بین رفتن مرزهای جغرافیایی در زمینه کار و اشتغال زمینه ای را فراهم کرده است تا افراد از نقاط مختلف دنیا قادر باشند در جای دیگری به جز کشور خودشان به فعالیت کاری بپردازند و همین موضوع باعث می شود که آموزش های لازم در این زمینه به یکی از دغدغه های آموزشی ما تبدیل شود. موفقیت جوانان ما در کار و فعالیت در عرصه ملی عامل مهمی در موفقیت کشور ما است ، چرا که اکثر افرادی که به دلایل مختلف به کشور های دیگر می روند معمولا پس از موفقیت در فعالیت های کار به کشور خود باز می گردند و حتی اگر این اتفاق نیافتد ، تجربه ما ثابت کرده است که ایرانی های خارج از کشور تلاش های موثری در توسعه کشور و شفاف شدن نگاه دنیا نسبت به ایران انجام داده اند.
چه عواملی باعث موفقیت شما شد؟
توکل برخدا . زمانی که انسان با یاد خدا کار ها و فعالیت هایش را شروع کند و همواره خود را در پناه او ببیند ، تمام فعالیت ها و تلاش هایش را برای رضایت او انجام می دهد و مسیر های صعب العبور برایش هموار خواهد شد.
چه توصیه ای برای جوانان و خصوصا افراد کارآفرین دارید؟
به خدا توکل داشته باشند ، و در کارهایشان عجول نباشند. نمی توان یک شبه ره صد ساله را طی رفت. سعی کنند در کارهایشان به نیازهای مردم اهمیت بدهند ، چونکه رضایت مردم باعث رضایت خداوند و خشنودی خداوند علاوه بر اجر معنوی باعث رونق گرفتن کار ها و هموار شدن راه ها می شود. به گمان من قضاوت صحیح در زمان کار و سعی و تلاش برای انجام درست کار عامل مهمی در موفقیت کاری است . جوانان باید برای رسیدن به هدف هایشان نیز تلاش زیادی بکنند و مطمئن باشند که با سعی و تلاش و توجه به نیاز مردم و همینطور توکل بر خداوند در کار ها و طلب توفیق از او انجام بسیاری از کارهایی که در نظر دیگران غیر ممکن و یا دشوار جلوه می کند ، راحت خواهد شد. شروع خلاقانه و بدنبال تامین نیاز و کیفیت کار برای مشتریان بودن با عث خواهد شد که بدون تردید موفق شوند ، حتی اگر در این راه چند بار شکست بخورند. مصاحبه از: زهرا بهمنپور
حسین خان محمدی
آقای حسین خانمحمدی، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، متولد سال 1358 است. مدتهاست که ایشان، پیگیر یک ایدهی نو و خلاقانه (راهاندازی اولین سایت جامع توریستی) است و تلاشهای ایشان در حال به ثمر رسیدن است، چراکه یکی از ویژگیهای بارز ایشان، پیگیری و تلاش مجدانه است. آقای خانمحمدی، عضو واحد پژوهش مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران و دارای سوابق پژوهشی در مؤسسات مختلفی مثل ساپکو و میباشد. در بحبوحهی فعالیتهای جشنوارهی اصفهان، با ایشان به گفتوگو نشستیم:
ما مطلع شدیم که شما در زمینهی طراحی و راهاندازی اولین سایت جامع توریستی ایران، فعالیت میکنید. لطفاً کمی در رابطه با ایده و طرح خود، توضیح دهید.
بله، ما در زمینهی ارائهی خدمات توریستی و مسافرتی از طریق اینترنت وارد فعالیت شدیم که این خدمات برای توریستها و مسافران داخل و خارج، ارائه خواهد شد و شامل بخشهای مختلفی در زمینهی اطلاعرسانی و شناساندن جاذبههای گردشگری ایران، خدمات تهیه و رزرو بلیط هواپیما، قطار، اتوبوس، ماشین، هتل و فروش صنایع دستی، همچنین صدور ویزا و خدمات اقامتی میباشد.
آیا برای شروع کار، اطلاعات خاصی داشتید؟
بله، اما عمدهی اطلاعات لازم را هنگامی که این ایده را به صورت طرح تجاری برای جشنوارهی کارآفرینی اصفهان نوشتم، جمعآوری کردم و هر چه بر اطلاعات و مطالعاتم در این زمینه، افزوده میشد مصممتر و علاقهمندتر میشدم و در نهایت تصمیم گرفتم که ایدهی خود را با کمک دوستان و همکاران خود عملی کنم.
برای کسب و کار جدید خود چه فعالیتهایی انجام دادهاید و اکنون در چه مرحلهای هستید؟
فعالیتهای ما ابتدا با مطالعه و تحقیق در زمینهی وضعیت صنعت توریسم در ایران و خارج آغاز شد، پس یک مطالعهی تطبیقی در زمینهی کسب و کارهای مرتبط با ایدهی خود داشتیم که اطلاعات مفیدی، کسب شد و با نوع ارائهی خدمات توریستی از طریق اینترنت، آشنایی پیدا کردیم. بعد از جمعآوری اطلاعات و طبقهبندی آنها، ساختار سایت را طراحی کردیم و گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران، مسئول طراحی بخشهای مختلف سایت شدند و هم اکنون بخش عمدهای از سایت، آماده است که امیدواریم در نیمهی دوم اردیبهشت 1383 به بهرهبرداری برسد. البته همهی این مراحل، فاز اول پروژه، محسوب میشود که با استفاده از نتایج و بازخوردهای فاز اول، قصد داریم در فاز دوم، بخشهای مختلف سایت را توسعه داده و در زمینهی توریسم بینالملل، فعالیت خود را ادامه دهیم.
نظرتان در ارتباط با صنعت توریسم ایران چیست و چشمانداز آن را چگونه میبینید؟
در حال حاضر، صنعت توریسم ایران بسیار ضعیف است و با معیارهای جهانی فاصلهی زیادی دارد. اما پتانسیل، فرصتها و نقاط قوت بسیاری برای رشد و مطرح شدن در سطح جهانی دارد. در عین حال، ضعفهای ساختاری و تهدیدات زیادی نیز در داخل و خارج از کشور، متوجه این صنعت است. به دلیل گستردگی این صنعت و مرتبط بودن آن با بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و ی کشور، بایستی یک عزم و ارادهی ملی جهت برطرف کردن مشکلات به وجود آید. اما با همهی این ضعفها و تهدیدات، میتوان در زمینهی اطلاعرسانی و شناساندن پتانسیل صنعت توریسم ایران در سطح جهان از شبکهی اینترنت، حداکثر بهره را برد، که اهداف ما نیز در این راستا است.
بازار هدف شما کجا، و چه کسانی هستند؟
بازار هدف ما چهارگوشهی جهان است. اما این بازار هدف با توجه به مراحل و نوع فعالیت ما به بخشهای مختلف، تقسیم میشوند که کلیهی این بخشها به مرور زمان، پوشش داده خواهند شد. به این صورت که در مراحل اولیه، فعالیتهای ما بر ارائهی خدمات به توریستها و مسافران داخلی و کسانی که قصد مسافرت از ایران به خارج را دارند، متمرکز خواهد شد. سپس در مراحل بعدی، جذب توریستها از طریق اینترنت و برگزاری تورهای داخلی و خارجی خواهد بود.
آیا سایتهای مشابهی در ایران وجود دارد؟
خیر، اما آژانسها و مراکز اقامتی و سیاحتی که بعضاً در صنعت حملونقل یا توریسم فعالیت داشتهاند، سایتی برای فعالیت خود راهاندازی کردهاند، اما این سایتها با توجه به اینکه محدود به بخش خاصی از فعالیتهای آنان میشود. نمیتواند به عنوان یک سایت جامع اطلاعرسانی و خدماتدهی به توریستها و مسافران عمل نماید. که ما سعی میکنیم این خلاء را پرکنیم، ضمن اینکه با تمامی مراکز سیاحتی و اقامتی، آژانسهای حمل و نقل و . همکاری خواهیم داشت.
نظر دوستان، آشنایان و اطرافیان شما دربارهی این ایده چیست؟
اکثراً موافق و مشوق بودند، اما کسانی هم بودند که فقط به ضعفها و محدودیتهای موجود در زمینهی گردشگری و تجارت الکترونیک اشاره میکردند که جا دارد من از همکاران مرکز کارآفرینی، اساتید دانشگاه تهران و مسئولین سازمانهای ایرانگردی و جهانگردی و کسانی که مشوق و راهنمای ما بودند، کمال تشکر و قدردانی را بکنم.
برای ایجاد یک کسب و کار، چه فاکتورهایی لازم است؟
به عقیدهی من اولین و مهمترین فاکتور، شناخت نیاز و فرصتهای موجود است، سپس غربال کردن و انتخاب ایده با توجه به نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید است. بعد از انتخاب ایده، مکتوب کردن آن بهصورت طرح کسب و کار (business plan) بسیار مهم است. سپس پشتکار و پیگیری مداوم، میتواند ایده و طرح را به نتیجهی مطلوب برساند.
چه موانعی در سر راه شما وجود داشته و چه مشکلاتی برای ایجاد کسب وکار جدید برای شما پیش آمد؟
بعضی موانع و مشکلات در زمینهی تجارت الکترونیک و توریسم، به صورت ساختاری و کلان در سطح کشور بودند و بعضی موانع نیز مانند عدم دسترسی به منابع مالی و اطلاعاتی نیز در بعضی مراحل، مشکل آفرین بودند.
در این کار, چه فعالیتهای درآمدزایی در نظر گرفتهاید؟
فروش خدمات از طریق اینترنت در زمینهی گردشگری و مسافرت و همچنین فروش صنایع دستی، تبلیغات و .
با عدم وجود کارتهای اعتباری، چگونه دریافتها و پرداختهای خود را انجام میدهید؟
این بخش نیز یکی از موانع و مشکلات عمده است که کلاً گریبانگیر تجارت الکترونیکی در ایران است. اما ما برای کسبوکار خود، روشهای مختلفی جهت دریافت و پرداخت وجه خدمات درنظر گرفتهایم، که این سیستم در هر بخشی از فعالیت و نوع خدمات و مشتری فرق میکند.
این کسب و کار را به عنوان شغل اصلی در زندگی در نظر گرفتهاید و یا فقط به عنوان یک شغل موقت به آن نگاه میکنید؟
با توجه به علاقهی شخصی و مطالعاتی که انجام دادهایم، تصمیم گرفتیم این کار را به عنوان زمینهی اصلی کسب و کار خود قرار داده و تا میتوانیم آن را توسعه دهیم.
آیا تا به حال برای کسب وکار جدید، وامی دریافت کردهاید؟
خیر اما در برنامههای مالی آیندهی خود، تصمیم گرفتهایم از وام، استفاده کنیم.
در پایان، اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
درباره این سایت